هیئت وارثان ثارالله علیه السلام

هیئت وارثان ثارالله (ع) تهران شهرک ولی عصر عجل الله تعالی فرجه

هیئت وارثان ثارالله علیه السلام

هیئت وارثان ثارالله (ع) تهران شهرک ولی عصر عجل الله تعالی فرجه

به یاد شهدای شهرک ولیعصر(عج) تهران

کجائید شهدا شهدا شهدا

***

ای شهیدان خدایی

رهروان کربلایی

امون از این همه دوری

امون از درد جدایی

***

دلمون و غم گرفته

سینه رو ماتم گرفته

به یاد همه شهیدان

این سرود و دم گرفته

***

کجائید شهدا شهدا شهدا

***
کاروان رفت و جاموندیم
خودمون و نرسوندیم
همه رفتن با شهادت
کاشکی ما هم نمی موندیم
***
غیرت ما رفته بر باد
شما رو ما بردیم از یاد
زمونه یه کاری کرده
بمونیم تو غفت ای داد
***

کجائید شهدا شهدا شهدا

***
مادراتون که هنوزه
چشم به عکساتون می دوزه
یادتون تا که می افتن
دلشون خیلی می سوزه
***
مسجد امام هادی
چه جوونایی تو دادی
رسم دنیا کاری کرده
نکنیم از اونا یادی
***

کجائید شهدا شهدا شهدا

***
مومنی, احمد حسینی
همه یاران خمینی
رضا انصاری کجایی 
تنگه دل برا تو خیلی
***
یه روزی می گفت یه مادر
با نوا پشت یه پیکر
یا حسین ازم قبول کن
پسرم فدای اکبر
***

کجائید شهدا شهدا شهدا

***
شادمان و ملانوری
کجایی شهید تیموری
خوش بیان و بهرامی
مردیم از این همه دوری
***
یکدله پور و کرمی
سرجدا شهید خادمی
بجای شما می گیم ما
یا حسین جون دلمی
***

کجائید شهدا شهدا شهدا

***

سروده کمال مومنی


اشعار امام حسینی محرم الحرام

ذکر خیر تو به هر جا شد ویادت کردیم

دست بر سینه به تو عرض ارادت کردیم


پادشاهی جهان حاجت ما نیست حسین

به غلامی در خانه ات عادت کردیم

 

زیر این بیرق پاک تو شبیه شهدا

دم به دم ما طلب جام شهادت کردیم

 

آه محزون چو کشیدیم به غمهای شما

طبق فرمایش معصوم عبادت کردیم

 

رحمت محض تویی ای همه ی رحمت حق

بر در خانه ی تو کسب سعادت کردیم

 

امر فرمود خدا بر غم تو گریه کنیم

ما به دستور عمل از حین ولادت کردیم

سروده ی رضا رسول زاده

***

دل را برای روضه ی اشکت مذاب کن

ما را برای کربوبلایت خراب کن

 

ای ناله ی گلوی تو معراج اولیاء

با داغ خود به سینه ی ما انقلاب کن

 

عمری گذشت و ما حرمت را ندیده ایم

این کهنه آرزو زکرم مستجاب کن

 

ما را فقط میان عزای تو می خرند

پس لااقل بخاطر زهرا صواب کن

 

ما از اجل مهلت دیگر گرفته ایم

بر ما نمانده مهلت دیگر شتاب کن

 

لب تشنگان جرعه ی اشک غم توایم

آقا بیا و دیده ما را پر آب کن

 

ای صاحب کرم, شی بی غسل و بی کفن

ما را گدای طفل صغیر رباب کن

سروده کمال مومنی

***

چشمم از داغ تو ای گل پرشبنم شده است

آسمان تیره و تار است محرم شده است

 

ابر و باد و مه خورشید سیه پوش شدند

فرصت گریه برای تو فراهم شده است

 

حق بده پشتم اگر خم شده از غصه ببین

قامت نیزه هم از این همه غم خم شده است

 

دو سه روزی شده از حال لبت بی خبرم

چه شده موی تو آشفته و درهم شده است

 

لب و دندان و سرو صورت تو خونین است

چشم هایت چقدر چشمه ی زمزم شده است

 

پیش از این لهجه زهرائیت اینگونه نبود

چند دندان تو ای قاری من کم شده است

سروده سید محمد جوادی

***

دیونه یه سر داره هزارتا دردسر داره

تو دلش برا حسین یک دل پر شرر داره

 

اگه دیونه دیدی بزار دیونگی کنه

کاری باش نداشته باش برا دلش خطر داره

 

آخه اون بجز حسین نمی دونه چیزی دیگه

داغ کربلا رو با غصه به رو جیگر داره

 

دیونه کار نداره عاقلا چی فکر می کنن

که براش چی فایده چه ها براش ضرر داره

 

اون فقط می فهمه که مادر ارباب و زدن

رو دلش داغ غم مادر و میخ در داره

 

دیونه روز نداره شبا دلش کربوبلاست

آرزوی دیدن شیش گوشه تو سحر داره

 

عاقلا همه بیاین دیونه ی حسین بشین

آخه دیونه شدن برا حسین ثمر داره

 

اگه دیدی دیونه ترس نداره توی دلش

یه یل شیری مثه علی رو پشت سر داره

 

دیونه تاب نداره شیش ماهه ای روببینه

آخه تو دلش غم رباب بی پسر داره

 

یا ابالفضل تا میگه جنون اون گل می کنه

دل خوشه برا خودش یه قرصی از قمر داره

سروده کمال مومنی

***

حرف مادرم هنوز تو گوشمه

که سند خورده ی عشقتم آقا

من با عشق تو یه روز شروع شدم

آخرش مرده ی عشقتم آقا

 

توی هندسه مربع ندارم

هرچی که اومده شیش گوشه شده

می گن این دنیا بزرگه ولی من

همه دنیام قده شیش گوشه شده

 

آدما می گن نمک گیر توان

من می گم خاصیت تربتته

معجزه کردی و گریه شد پدید

گریه هم خاصیت غربتته

 

من نفس می کشم از نگاه تو

تو هوای تو اسیر نفسم

انقده اسم تو فریاد می زنم

تا یه روز برات بگیره نفسم

 

تا که یک لحظه فراموشم کنی

توی سینه یک حسینیه زدم

واسه انتخاب اسم سردرش

بین اسم بچه هات مرددم

سروده میثم سلطانی

***

حسین جان هرچه بوده هرچه هستم

تموم زندگیمو با تو بستم

 

میون تربتم چشم انتظارم

بگیری از کرم آقا تو دستم

سروده کمال مومنی

***

منو تنها نذار در هر دو عالم

ببین آقا شکسته پرّ و بالم

 

من از تو شرمسارم ای حسین جان

اگر کم گریه کردم کن حلالم

سروده کمال مومنی

***

تموم عمرمو دادم برایت

که تا بنویسی اسمم را گدایت

 

جوونی رفت و این حسرت به دل موند

ندیدم عاقبت من کربلایت

سروده کمال مومنی

***

تا عشق تو در سینه ی ما بیدار است

پیمانه ی این سبوی ما پربار است

 

آغاز جنون و مستی هر شب ما

با نام مبارک تو ای دلدار است

سروده کمال مومنی

***

در دام بلایش همه در زنجیریم

با عشق و جنون دل خود درگیریم

 

یک روز بیاید و نگوئیم حسین

در سینه زنی برای او می میریم

سروده کمال مومنی

***

منو داغ غمت بیچاره کرده

همه بند دلم رو پاره کرده

 

صدای ناله ی زهرا یه عمره

منو تو هیئتا آواره کرده

سروده کمال مومنی

***

نکند گریه برای غم تو کم بکنم

سینه را جز به عزای تو فراهم بکنم

 

همه ی ترس من این است که اندر عرصات

خجلت از فاطمه در عرش معظم بکنم

 

کاش زهرا نظری سوی دلم اندازد

دیده را با نظرش چشمه ی زمزم بکنم

 

من فقط دلخوش این رخت سیاه و علمم

که برایت همه شب ناله و ماتم بکنم

 

همره کعبه سیه پوش غمت کاش شوم

همه جا را حرم و ماه محرم بکنم

 

روضه خوانی کنم و یاد ابالفضل کنم

یاد خشکی لب ساقی علقم بکنم

 

حسرت کربوبلا را به دل آتش بزنم

تا چنین صحن تو در دیده مجسم بکنم

 

کی شود در وسط روضه خرابم بکنی

پای هر سینه زدن ذکر دمادم بکنم

 

کفش عشاق تو را جفت کنم تا اینکه

روضه را پا قدم حضرت خاتم بکنم

 

کاش با ذکر تو در کنج خیام تو حسین

شورش محتشمی باز به عالم بکنم

سروده کمال مومنی

 

اشعار و دل گویه ها با امام زمان (ع) در عزای امام حسین (ع) در ماه محرم

دلی از لطف حق سرشار داریم

به سر شور ونوای یار داریم

 

هوا خواه توایم ای یوسف حسن

کلافی در صف بازار داریم

 

اگر از جان و دل در انتظار یم

چرا برمعصیت اصرارداریم؟!

 

مگر در غیبت آقا چه کردیم؟

که شوق وعده ی دیدار داریم

 

زبانی گاه در بیهوده ولغو

گهی در ذکر و استغفار داریم

 

اگر که آبرویی مانده از ما

زنام عترت اطهار داریم

 

نظر کن یا عزیز الله ما را

توقع از شما بسیار داریم

 

مبادا چشم برداری زسایل

که با یک گوشه از آن کار داریم

 

غلام آستان شاه طوسیم

که هر چه هست از آن دربار داریم 

 

رسیده موسم حج فقیران

مرا هم حاجی مشهد بگردان

سروده ی احسان محسنی فر

***

باید خدا روزی کند یار تو باشیم

لحظه به لحظه یار وغمخوار تو باشیم

 

باید خدا روزی کند رویت ببینم

ما زنده با امید دیدارتو باشیم

 

گر او نخواهد غافلیم از تو همیشه

گر او بخواهد بهترین یار تو باشیم

 

ما را خدا خواهی گرفتار تو کردند

تا که نفس داریم بیمار تو باشیم

 

اغفرلنا تقصیرنا تا که قیامت 

محتاج بخشش های بسیارتو باشیم

 

باید خدا لطفی کند تا روز موعد

چشم انتظاران سبک بار تو باشیم

 

یوسف خریدن کار ما نا چیز ها نیست

ما گرمی صفهای بازار تو باشیم

 

رفتیم اگر مازیر خاک آقا کرم کن

تا باز گردیم گرفتار تو باشیم

 

گویند علمدار تو باشد ابالفضل

ما ریزه خواران علمدار تو باشیم

 

یابن الحسن در اربعین مارا دعا کن

مارا شریک گریه ات در کربلا کن

سروده ی جواد حیدری

 ***

ای منجی دلهای خزان دیده کجایی

کی می رسد آن جمعه موعود بیایی

 

ای نبض زمان ذکر دعای فرج تو

ما فوق مکان در نظر اهل ولایی

 

کنز الفقرایی و همانند نداری

تو رحمت موصوله ی احسان خدایی

 

عیب از دل ما نیست گرفتار تو هستیم

عیب است کریمان که برانند گدایی

 

ای زائر تنهای سحرهای مدینه

دل سوخته از روضه ی ام النجبایی

 

باید که تقاص دم مظلوم بگیری

چون منتقم خون امام الشهدایی

 

یک جمعه بیایی همه باشیم کنارت

گر میل کنی یا که اراده بنمایی

سرود احسان محسنی فر

***

دگر دعای ظهورت به روی لبها نیست

کسی به یاد شما ای عزیز زهرا نیست

 

اگر اراده نمایی به یاد تو هستیم

وگرنه یاد تو بودن سعادت ما نیست

 

منی که هییتی ام کمتراز تو می گویم

میان زندگی ما برای تو جا نسیت

 

خدا کندکه بیایی که در غیاب شما

میان نامه ی ما یک نشان تقوا نیست

 

نشان کسب رضای تو ای عزیز خدا

به غیر روضه گرفتن برای سقا نیست

 

کسی که سینه زن سینه ی شکسته نشد

درون سینه او عطری از تولا نیست

سروده جواد حیدری

***

وقتی به تن لباس سیاه عزا کنی

دل را به ماتمی ابدی مبتلا کنی

 

عالم تمام جامه ی ماتم به تن کنند

وقتی لوای خیمه ی ماتم بپا کنی

 

گویی حسین ویکسره اشکت روان شود

شاید که حق مطلب آن را ادا کنی

 

از نای خسته تو نوای حزین رسد

ذکر از شهید تشنه لب نینوا کنی

 

این عزت حسینی تو جاودانه باد

 تا آنکه زنده یاد عزیز خدا کنی

 

یار بلا کشیده حسین است وبا غمش

سینه سپر به غربت و رنج وبلا کنی

 

یا صاحب الزمان چه شود از کرامتت

ما را مقیم یک سحر کربلا کنی؟

 

وقتی طواف مرقد شش گوشه می کنی 

تنها دعای ماست که ما را دعا کنی

سروده ی سید محمد میر هاشمی

***

ای مقتدا برگرد تا دلها حسینی ست

مولای ما برگرد تا دلها حسینی ست

 

فرمود حق معرفت دست حسین است

بر نینوا برگرد تا دلها حسینی ست

 

گفتی که من با خسته دلها آشنایم

ای آشنا برگرد تا دلها حسینی ست

 

ای هر کلامت پرچم سبز هدایت

ا ی رهنما برگرد تا دلها حسینی ست

 

رفتی ز سرداب وبرون آیی ز کعبه

تا کربلا برگرد تا دلها حسینی ست

 

ای که شعارت یالثارات الحسین است

نور خدا برگرد تا دلها حسینی ست

 

خون خدا خونبها نور رخ توست

ای خون بها برگرد تا دلها حسینی ست

 

سرها هنوز از نیزه می خواند شما را

با نیزه ها برگرد تا دلها حسینی ست

 

گفتی فرج را با دعا از ما بخواهید

روح دعا برگرد تا دلها حسینی ست

 

گفتی که مادر! انتقامت را بگیرم

ای با وفا برگرد تا دلها حسینی ست

 

ما غصه ای غیراز غم غیبت نداریم

ای مقتدا برگرد تا دلها حسینی ست

سروده ی محمود ژولیده

***

شبی ای کاش چشمم فرش می شد زیر پای تو

سرم را روی دستانم می آوردم برای تو

 

به مژگان می زدم جارو کف کفش تو را اما

به جنت هم نمی دادم کفی از خاک پای تو

 

برای قلب مجروحم اگر که روضه می خواندی

میان اشک می مردم میان روضه های تو

 

دلم می خواست مثل گل شبی بودی در آغوشم

از این رو می برم حسرت همیشه بر عبای تو

 

هوای چشم من ابری هوای سینه ام صاف است

که دارم در دلم یادتو و در سر هوای تو

 

گرفته کعبه رونق بسکه گردیده است گرد تو

صفا حتی صفا را وام دارد از صفای تو

 

سرا پا چشمم و گوشم, امام جمعه ی دنیا

همین جمعه بیاید کاش از کعبه صدای تو

سورده سید محمد جوادی

***

از همون روزی که دنیا اومدم

تا رسیدنت دلم شور می زنه

ترسم اینه بمیرم, نبینمت

واسه دیدنت دلم شور می زنه

 

قلب من رو خط معکوس می زنه

لحظه هام ثانیه هام, یار نمی شن

نه کلافی, نه طلایی تو بساط

واسه یوسف اینا بازار نمی شن

 

الهی بشکنه پای فاصله

که جوونی منو ازم گرفت

چقدر بهت بگم دوست دارم

چقدر بهت بگم دلم گرفت

 

دوس دارم پر بکشم از این قفس

دوس دارم جون بگیرم زیرنگات

یه نگاه مهربونت مال من

همهی دار و ندار من فدات

 

تو حضور تو منم که غایبم

تو کلاس عشقتون جا می زنم

هی می گم یه روز منم عاشق می شم

هی می گم دل رو به دریا می زنم

 

آسمونم بی تو سوت و کور شده

بی تو این زمین چقدر صبور شده

دستمو هی روی دستم می زنم

دل من بدجوری از تو دور شده

سروده میثم سلطانی

گفتگوی خواندنی پایگاه اطلاع رسانی هیأت رزمندگان اسلام با حاج منصور ارضی در آستانه ماه محرم

در میان خوانندگان برخی ها را داریم که اینطوری فکر می کنند، می گویند ما کاری نداریم ما شعرمان را می خوانیم و می رویم می خواهند گریه کنند یا نکنند ما پولمان را می گیریم و می رویم، این آمده داد و ستد کند.

بسیاری حاج منصور ارضی را پایه گذار سبک جدیدی از مداحی اهل بیت(ع) در عین حفظ سنت های عزادارای می دانند. بسیاری از مداحان بزرگ و شهیر این روزها در پای منبر او رشد کرده اند و به جامعه معرفی شده اند.

نوع نگرش این مداح اهل بیت(ع) به ذکر مصیبت و اقامه عزای معصومین(ع) که برگرفته از جمله مشهور شهید مدرس، سیاست ما عین دیانت و دیانت ما عین سیاست ماست، است، سبب شده تا جلسات وی قدم به قدم با جریان سیاسی روز حرکت کرده و ارضی در صورت نیاز شخصاً به موضع گیری بپردازد. البته نوع ادبیات و جنس این موضع گیری هر از گاه انتقادات فراوانی را از حاج منصور ارضی برانگیخته است.آنچه می خوانید گفتگوی پایگاه اطلاع رسانی هیأت رزمندگان اسلام با حاج منصور ارضی در آستانه ماه محرم و اقامه عزای حسینی است.

سؤال خیلی از مداحان جوان و عزیزانی که تازه قدم در عرصه مداحی اهل بیت(ع) گذاشتند این است: چه کنیم که یک مداح مخلص شویم تا امام حسین(ع) به ما نظری کند؟

بحث اخلاص در روایات ما زیاد آمده در تعقیبات نماز مغرب داریم "و الاخلاص فی عملی" اخلاص در ذکر، اخلاص در راه رفتن و... یعنی همه چیز با اخلاص باید باشد. مخالف خود نمایی است، مخالف ریاست است، راه رسیدن به آن تمرین است. کجا ریا می شود کجا نمی شود. در خواندن، حدود برای خود قرار دهید. حالا چون مجلس گرفت دو خط دیگر بخوانم، این کارها به مرور ممکن است خدای نکرده اخلاص را در نوکری شما کمرنگ کند. اگر گفته اید دو خط، ادامه پیدا کند و بیشتر شود آن خواندن ریاست. غفلت، اخلاص را به زمین می زند. توسل در خلوت، این اخلاص را نگه می دارد. زمینه اخلاص، نیت صادقانه است. که یکی از ارکان بندگی است. اخلاص با شک هم مخالف است. طرف شک می کند که حالا من این کاری را که کردم آیا اخلاص بود یا ریا؟ باید ببیند در درونش چه اتفاقی می افتد، برنده است یا بازنده، برای خودش می خواند یا مردم ویا اهل بیت(ع).

بعضی از مداحان بهترین روضه ها را قرائت می کنند ولی مستمع آن حال معنوی را نمی گیرد. چطور باید یک مداح دارای سوز صدا و نوای خدایی و صاحب نفس شود؟

اخلاص، توجه به عبادت که دستور اهل بیت(ع) است. چه واجب و چه مستحب. مداح باید به عبارات و نکاتی که اهل بیت گفتند برای رشد یک انسان مومن توجه کند. آدم هر چه با اخلاص تر بشود و هر چه به دستورات دین توجه کند این موثرتر است. تأثیر کلامش بیشتر می شود. شاید به هر کسی این تأثیر کلام را ندهند:

صفای اهل سحر را به هر کسی ندهند

نگاه نیک نظر را به هر کسی ندهند

تو بی هنرکه به خواب و خیال دل بستی

معطلی که هنر را به هرکسی ندهند

توجه به موقعیت ها و وقت ها شود. خود مداح آماده باشد. اولین آمادگی این است که آن مصیبت را قبول داشته باشد نه فقط ارائه طریق بدهد. چون ارائه طریق همه می دهند. همصحبتی با آدمی که آلوده است اثرگذار است. موضوع دیگر آنکه در خلوت، خودش را بدبخت تر و بیچاره تر از همه بداند، این هم اثرگذار است، حدیث نفس در خلوت استغفار است. مثلاً در مجلس هست ولی یک استغفار در خلوت انجام می دهد. استغفار به سرعت اثر می گذارد. مقلب القلوب، غفارالذنوب، این ها سرچشمه فیض هستند. مظهر ستارالعیوبی اند. تأثیر کلام را هم از خودشان بخواهیم. خودمان را در اختیار ایشان می بینیم. لذا یکی از خصلت های «حاج آقا آرام» این بود که می گفت من مدت ها گریه می کنم تا این شعر را می نویسم.


زهد و بی رغبتی به دنیا در وجود یک مداح اهل بیت علیهم السلام چگونه باید نمو داشته باشد؟

زهد از بهترین مقامات نوکری است که فرد در یک مجلس عالی از خود بگذرد، اگر گذشت نتیجه می گیرد، زهد به این است که یک وقت باید بخوانی زهد را بیاوری ظاهر کنی تا مردم درس بگیرند یک وقت در باطن باید از خود بگذری از حقت بگذری. زهد در نوکری باعث تأثیر کلام می شود یعنی ساده ترین شعرها را می خواند ولی در روضه موثر می شود تأثیر کلام می گذارد و طرف اصلاً حالش عوض می شود. مثلاً من می خواهم بروم بالای منبر با نفسم یک عده دروغگو یا غیبت کننده را که اصلاً توجه و شناختی به ارکان و حدود دینی ندارند را متحول کنم. من خواننده باید یک زهد قوی داشته باشم. درون من هر دو تا حالت هم توسل با سین و هم توصل با صاد اینقدر باید قوی باشد که آنان که خدای نکرده گناه کرده اند یا به گناه افتاده اند تکان بخورند.

در میان خوانندگان برخی ها را داریم که اینطوری فکر می کنند، می گویند ما کاری نداریم ما شعرمان را می خوانیم و می رویم می خواهند گریه کنند یا نکنند ما پولمان را می گیریم و می رویم، این آمده داد و ستد کند. به کمک دین نیامده است. این تاجر به جای اینکه نوکر و عالم و زاهد باشد، این اصلاً تجارت منظورش بوده است، منتها این راه را یاد گرفته راحت تر تجارت بکند، ولی نمی داند بن بست هم دارد. این زهد وقتی خرد می شود در نوکری، می بینی که وقتی یک جا دارند می خوانند این کوتاه ترش را می خواند که بازار آنها بگیرد، می آید می نشیند منبر، کوچکترین آدمی که مثلاً دارد می خواند گوش می دهد و گریه می کند، می گوید اگر بنا به استفاده است خودم استفاده کنم، نمی گوید حالا خوب بگذار این بخواند بعد من روی دستش می خوانم. این زهد ندارد که اینجوری فکر می کند یا می افتد به وادی کشتی گرفتن خیلی ها این وسط به کشتی می افتند و سیر عملی شان و اخلاصشان خراب می شود.


امسال که سال حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی نامگذاری شده است، مداحان ما چگونه می توانند در کسوت حماسه سازان سیاسی و اقتصادی در آیند؟

بسیار زیبا سؤال کردید. اول من یک مقدمه ای را عرض کنم، ما باید حماسه سازانی که برای سربلندی میهن اسلامی ما زحمت کشیدند را لااقل بشناسیم. این حماسه سازانی که برای انقلاب ما و برای دین ما جانفشانی کردند پشت جبهه ها هم، زمانی هر جا را نگاه می کردی واقعاً بهشت را می دیدی ایمان به چشم می آمد نگاه می کردی بعضی از پشت جبهه ای ها زیباتر از خط مقدمی ها حماسه آفرین بودند.

نکته بعدی اینکه نوحه خوانها، شعرا، روضه خوانها، گویندگان، خطیبان همه باید قرآنی فکر کنند باید دید چه کسی قرآن می خواند و چه کسی از قرآن پند می گیرد؟! شاید قرآنی که از صداو سیمای عربستان سعودی پخش می شود بیشتر از هر جای دیگری باشد ولی کفرشان و کمک شان به آمریکائیها، صهیونیست ها و به کلی جبهه ی کفر از همه جای دیگر هم بیشتر است. ما می گوییم از سنت خارج نشویم و در روضه ها و نوحه ها بهترین باشیم ولی مسئله اینجاست که درس بگیریم. ما می گوییم حماسه سازی کنیم آنچه مقام معظم رهبری در ابتدای سال فرمودند ملاک قرار دهیم. بهترین تبعیت از رهبری مخالفت نکردن با ایشان است. یعنی ولایت مداری فقط به زبان نشود. وقتی رهبری می گوید سال حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی این باید پیگیری شود.

نقش یک مداح یا ستایشگر در روشنگری اجتماعی و مسائل سیاسی باید چگونه باشد؟

روشنگری در جامعه خود یک عبادت و تکلیف الهی است. روشنگری نباید شخصی و جناحی باشد. باید برای دین و رضای الهی باشد. یک مداح باید خودش اهل بصیرت و معرفت باشد. در تعقیبات نماز صبح می خوانیم خدایا! عنایتی کن تا قلبم کور نشود "ولم یترکنی عمیان القلب" سیاست هم اگر در عمل باشد سیاست حقیقی است ولی اگر زبانی و ظاهری باشد سیاسی بازی می شود، سیاست یعنی درایت! بعضی ها سیاست را مکر تعریف می کنند و روی آن را پوشش می دهند. سیاست حق برای اهل بیت است آنها "و ساسة العباد" هستند. سیاست واقعی یعنی یک قهرمان ملی ما که یک گام مانده مدال طلا را برای خود و میهنش تصاحب کند و افتخار برای ملت بیافریند ولی با اقتدار، افتخاری بالاتر را به دست می آورد و آنهم مبارزه نکردن با حریف غاصب صهیونیستی است.

حاج آقا چه توصیه هایی به مداحان جوان دارید؟

نوکر اهل بیت(ع) از جوانی خودش باید گریه کن باشد که این گریه معرفت می آورد و نمی گذارد که هر طور و با هر سبک و آهنگی برای امام حسین(ع) بخواند. عوارض و معضلاتی که در هیأت ها هست متأسفانه اکثراً از مداحان شروع می شود. چرا باید در دعای کمیل می گوئیم" اللهم اغفرلی الذنوب التی تحبس الدعا". باید این جمله دعای شب و روز ما باشد. خدا به موسی(ع) می فرماید من تو را دوست دارم چون مثل بچه ها گریه می کنی. مداحی که گریه ندارد چرا آمده مداحی شود؟! اصلاً جای تعجب دارد.

دیگر این است که مداح خواسته یا ناخواسته نباید موجب خوار کردن مداح دیگری شود. مثلاً گاهی شما را دعوت می کنند به هیأتی که مداح دیگری را که آنجا نوکری می کند خوار و خفیفش کنند. اینجا تو باید بازنده باشی تا آبروی یک نوکر دیگر را حفظ کنی. خدا رحمت کند شهید غلامعلی رجبی را این حرف مال ایشان است، می گفت: وقتی بین مداح ها کُشتی میشه تو بازنده باش و برو.

نکته بعدی این است گاهی اوقات معضلاتی پیش می آید که پای دین وسط می آید. امیرالمومنین(ع) چه کرد؟ حکومت را رها کرد و خانه نشینی اختیار کرد. اگر چنین مشکلاتی خدای نکرده در هیأت ها پیش آمد نوکر هم باید مبارزه کند. چون این هیأت ها تضمین کننده انقلاب است. هیأتی که از نظر فکری سیاسی و عقیدتی به خط فکری مداح نمی خورد بر او واجب است که آن هیأت را رها کند. اگر انتقادی به عملکردها دارند حرفی نیست ولی اگر اساس خط فکرشان ضد انقلاب و بی توجهی به رهبری است نباید در آن هیأت بمانیم.

چند سال دارید و محل تولد شما کجاست؟

در مورد سن باید عرض کنم که آنچه خرج خدا و اهل بیت شده باشد آن عمر واقعی است، ولی سن دنیایی حدود ۶۰ سال. محل تولد من تهران است، در یکی از محله های خانی آباد که اسم جدیدش تختی است. تقریباً همسایه مرحوم تختی بودیم.

در پایان، اگر مطلبی مد نظر دارید بفرمائید؟

جا دارد در اینجا اشاره کنم به مطالبی که طی چندین جلسه در جمع ستایشجویان عزیز عرض نمودیم تحت عنوان "منشور نوکری اهل بیت(ع)" که برگرفته ازدعای امام زمان(ع) است مراحل چاپ و انتشار آن در حال انجام است و ان شاالله به زودی به صورت کتابی عرضه خواهد شد.