غم تو ارثیه سبز دو چشم ترمان
آمده سینه به سینه شده بال و پرمان
بهترین حال عبادات بهشتی شده ها !
کشته اشک فدایت پدر و مادرمان
زیر این سقف حسینیه نشستیم و شدیم
همنفس با نفس قدسی پیغمبرمان
شب اول وسط روضه به معراج رسید
صد مسیح از بغل آتش خاکسترمان
لحظات شب قدر است که از پیش خدا
تا زمین پهن شده سفره پهناورمان
ای همه حیثیت عالم و آدم ، آقا !
سایه پرچم تو کم نشود از سرمان
تا به امروز نشد ، فاطمه اما حتما
سحر یک شب جمعه به حرم می برمان
سروده علیرضا لک